آموزگارجنوب
آموزگارجنوب
متنوع

 

میخواهم بگویم......

فقرهمه جاسرمیکشد.....

فقرگرسنگی نیست،عریانی هم نیست....

فقرچیزی رانداشتن است ولی،آن چیزپول نیست...طلاوغذاهم نیست..

فقر،همان گردوخاکی است که برکتابهای فروش نرفته ی یک کتاب فروشی می نشیند...

فقر،تیغه های برنده ی ماشین بازیافت است،که روزنامه های برگشتی راخرد می کند...

فقر،کتیبه ی سه  هزارساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند...

فقر،پوست موزی است که ازپنجره ی یک اتومبیل به خیابان انداخته می شود..

فقر،همه جا سرمی کشد...

فقر،شب رابی غذاسرکردن نیست

فقر،روزرابی اندیشه سرکردن است...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ارسال در تاريخ شنبه 25 تير 1390برچسب:, توسط آموزگار